یا امیر المومنین  ...

 

آجرک الله یا امیر المومنین ..

 

سخت است آه خانه نشینی نورها

شیطان به روی منبر و دورش جسورها

 

بیست و سه سال طی شده اما نداشتند

چشمی برای دیدن خورشید، کورها

 

این ادعای فضل و شرافت چه مضحک است

از نسل بي اصالت زنده به گورها

 

حالا به پاي قتل سليمان نشسته اند

در بازي زمانه‌ي نامرد مورها

 

حالا که وقت، وقتِ دفاع از ولايت است

خالي شده ست معرکه ها از حضورها

 

ديگر اساس ظلم و تباهي بنا شده

بر پايه‌ي خيانت زرها و زورها

 

بستند دست مرد خدا را حقيرها

يعني شکسته قامت صبر و غرورها

 

با دست بسته در دل کوچه چه مي کشيد

بستند روی فاطمه راه عبورها

 

از بي کسي او در و ديوار ناله کرد

انگار نيزه رفته به قلب صبورها

 

در بین کوچه های مدینه مگر چه شد

لطمه زنان به چهره رسیدند حورها

 

سيلي به روي عصمت حق! نه دگر بس است

صاحب عزا نشسته! خداي غيورها

 

بالاي قبر محسن شش ماهه، مادري

چشم انتظار لحظه‌ي سرخ ظهور، آه

 

یوسف رحیمی

 

خانه های قدیمی ...

 

خانه های قدیم را دیدی!؟

همچنان که درش بزرگتر است

گر که میخی به داخل در خورد

این سر از آن سرش بزرگتر است

 

حال بنشین خودت حساب بکن،

لگد و تازیانه و اینکه

پشت در مادری است که قطعا

درب از پیکرش بزرگتر است

 

صحنه ها در ادامه ی این شعر

بسته دستان باز مولا را

توی این خانه غصه هست ولی

غصه ی حیدرش بزرگتر است

 

حیدری که به چشم خود دیده

هیجده ساله قد کمانش را

بارها گفته با خودش نکند،

از خودش همسرش بزرگتر است

 

ظرفیت های کودکانش را

می شناسد علی به وقت نیاز

یکی از دردهای او اینکه

حسن از خواهرش بزرگتر است...

 

مهدی رحیمی

 

ضربه ی علی (ع) در خندق ...

 

مصائب شهادت حضرت زهرا و محسن (علیهما السلام) براي اميرالمؤمنين (علیه السلام ) بسيار سخت و جانکاه بود و قامت او را خم کرده بود.

کدام علي؟

همان علي که در وصف شجاعت بي نظيرش پيامبر (صلی الله علیه واله وسلم)  فرمود:

ضربة عليّ في يوم الخندق أفضل من أعمال أمّتي إلى يوم القيامة؛

يک ضربه علي در جنگ خندق از تمامي اعمال امتم تا روز قيامت برتر است.

ينابيع المودة -ص95

 

نخستین مظلوم ...

 

امام هادي (علیه السلام) هنگام زيارت امير مؤمنان (علیه السلام) فرمود:

السَّلَامُ عَلَيكَ يا وَلِي اللَّهِ أَنتَ أَوَّلُ مَظـلُومٍ وَ أَوَّلُ مَن غُصـِبَ حَقَّهُ صَبَرتَ وَ احتَسَبتَ حَتَّى أَتَاكَ اليقِـين‏؛

سـلام بر تو اي ولـي خـدا،  تو نخستين مظلومي و نخستين کسي بودي که حقش را غصب کرده اند. شکيبايي ورزيدي و به صبر خويـش پاداش جسـتي تا  مرگ تو را دريافت.

الکافي ج4 ص569

 

مولاي جوان بگو که پيري سخت است

بر مردم بي وفا اميري سخت است

 

خون شد جگر صبر ميان کوچه

در او‌ج دلاوري اسير‌ي ‌سخت است

 

دری بساز برایم ...

 

سلام، آمده ام تا سفارشی بدهم

دری بساز برایم دوباره؛ ای نجار

 

دری كه كنده نگردد به ضربۀ لگدی

دری مقاوم و محكم ز بهترین الوار

 

دری كه رد نشود یك غلاف از لایش

دری بساز بدون شیار و بی مسمار

 

برای این كه كسی مشت روی در نزند!

بیا سه چار كلون اضافه تر بگذار

 

دری بساز برایم ز چوب های نسوز

دری كه دیرتر آتش بگیرد ای نجار

 

دری به عرض من و جبرئیل و یك تابوت

دری به طول قد و قامت خم عمار

 

در انتها، سر هر میخ تیز را كج كن

مهم تر از همه این است؟! خاطرت بسپار

 

وحید قاسمی

 

حدیث چهلم ...

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث چهلم:

حسن عاقبت

وَالْعاقِبَةُ بِجَميلِ صُنْعِ اللّهِ سُبْحانَهُ تَكُونُ حَميدَةً لَهُمْ مَا اجْتَنَبُوا الْمَنْهِيَّ عَنْهُ مِنَ الذُّنُوبِ . 1

با ساخت نيكوى خداوند، فرجام كار، مادامى كه شيعيان از گناهان دورى گزينند، پسنديده و نيكو خواهد بود.

شرح :

اين حديث، بخشى از نامه اى است كه امام زمان(عليه السلام) براى شيخ مفيد(رحمه الله) مرقوم داشته اند.

 حضرت(عليه السلام) به نكته اى مهم اشاره كرده اند كه اگر شيعيان ما، عاقبت به خيرى را مى خواهند، سببش لطف و توجّه خاصّ خداوند است; پس بايد از گناهانى كه خداوند متعال از آن ها منع كرده است، اجتناب كنند;

زيرا هر عملى، اثر مخصوص خود را دارد و نَفْس ما، مطابق كارها، سخنان و حتّى افكارى كه داريم، ساخته مى شود. آن كس كه از انجام دادن گناه باكى ندارد ـ حال آن گناه كم باشد يا زياد، كوچك باشد يا بزرگ ـ بداند كه حقيقت خود را تيره و تار كرده، شايستگى ورود به جايگاه نور و پاكى را ندارد. يك گناه، آتشى است كه در خرمنى مى افتد.

انسان سال ها تلاش مى كند و ثواب ها براى خويش فراهم مى آورد، ولى با يك گناه، حاصل عمرى را به هدر مى دهد; از اين رو، حضرت، در اين حديث، خطر گناه را گوشزد كرده است.

___________

 

1. احتجاج، ج2، ص325 ; بحارالأنوار، ج53، ص177، ح8 .

 

منبع الکترونیکی

 

ادامه نوشته

حدیث سی و نهم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و نهم:

حكم وقف

وَأَمّا ما سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ أَمْرِ الْوَقْفِ عَلى ناحِيَتِنا وَما يَجْعَلُ لَنا ثُمَّ يَحْتاجُ إِلَيْهِ صاحِبُهُ، فَكُلُّ ما لَمْ يُسَلَّمْ فَصاحِبُهُ فيهِ بِالْخِيارِ، وَكُلُّ ما سُلِّمَ فَلا خِيارَ فيهِ لِصاحِبِهِ، إِحْتاجَ إِلَيْهِ صاحِبُهُ أَوْ لَمْ يَحْتَجْ . 1

از ما درباره ى اين كه فردى چيزى را براى ما وقف كرده، ولى خودش به آن محتاج شده است، پرسيده اى. حكم چنين فردى، اين است كه در آن چه براى ما وقف كرده، ولى تسليم ما نكرده، مختار است و مى تواند وقف را به هم بزند; ولى آن چه را، به خاطر تسليم، وقفش مسلّم شده است، ديگر نمى تواند برگرداند، خواه به آن احتياج داشته يا نداشته باشد.

شرح :

اين عبارت، قسمتى از توقيعى است كه امام زمان(عليه السلام) در جواب سؤال هاى ابوالحسين محمّد بن جعفر اسدى مرقوم داشته اند.

حكم وقف با معاملات ديگر تفاوت دارد. اگر كسى چيزى را بفروشد و پولش را از مشترى بگيرد، ولى پشيمان شود و از معامله صرف نظر كند، مى تواند پول را پس دهد و معامله را به هم بزند;

 امّا وقف اين گونه نيست. وقتى چيزى وقف شد، اگر واقف، آن را به موقوف عليه (كسانى كه آن چيز براى آنان وقف شده) تسليم نكرده باشد، مى تواند وقف را بر هم بزند و به دارايى هاى خودش بازگرداند;

 ولى اگر مال موقوف را در اختيار موقوف عليه قرار داد، آن وقف حتميّت پيدا مى كند و واقف نمى تواند به هيچ عنوان آن را به اموال خود بازگرداند.

در اين حكم، فرق نمى كند كه موقوف عليه چه كسى باشد، امام معصوم باشد يا فرد عادى; نيز تفاوتى ندارد كه مال موقوف چه مقدار باشد، كم يا زياد.

______________

1.كمال الدين، ج2، ص520، ح49 ; بحارالأنوار، ج53، ص182، ح11 .

 

دانلود سخنرانی حاج آقای عالی  ...

 

به نام خدا

 

حجة الاسلام والمسلمین مسعود عالی

 

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

محرم-حجةالاسلام عالی(محرم۹۱)

۴۳:۰۸

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

حجت الاسلام مسعود عالی-علت قیام عاشورا

۴۶:۲۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

دهه رشد و کمال

۳۸:۲۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

حجت الاسلام مسعود عالی-ادامه قیام بعد از عاشورا

۵۰:۳۶

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

حجت الاسلام مسعود عالی-مهمترین ویژگی عاشورا

۴۹:۳۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

حجت الاسلام مسعود عالی-عاشورا برای رشد بشر

۴۳:۳۴

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

حجت الاسلام مسعود عالی-سلوک عاشورائی

۵۱:۳۹
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

حجت الاسلام مسعود عالی-آداب زیارت عاشورا

۵۱:۳۹

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-رابطه متقابل ما با اولیاء الهی و پروردگار(حجةالاسلام عالی)

۵۲:۴۴

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-رفع دل مشغولی زندگی توسط پروردگار(حجةالاسلام عالی)

۵۰:۲۰

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-راه محرم شدن با اهل بیت علیهم السلام(حجةالاسلام عالی)

۴۷:۲۷

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-رعایت تقوای الهی(حجةالاسلام عالی)

۴۰:۰۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-راههای معرفت الله(حجةالاسلام عالی)

۵۳:۰۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-سالک ومجذوب(حجةالاسلام عالی)

۴۳:۱۹
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-شرح صدر-شرط در معارف(حجةالاسلام عالی)

۰۱:۰۰:۱۱۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-شکرگذاری از مقامات والای مومنان(حجةالاسلام عالی)

۴۲:۱۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-شکر پروردگار و دریافت جزای محسنین(حجةالاسلام عالی)

۴۲:۱۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-شروط باقی ماندن در معیت ولی خدا(۱)(حجةالاسلام عالی)

۳۰:۱۶

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-شروط باقی ماندن در معیت ولی خدا(۲)(حجةالاسلام عالی)

۳۴:۵۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-سنتهای تربیتی پروردگار(حجةالاسلام عالی)

۳۵:۵۴
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-تکلیف امت پس از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)(حجةالاسلام عالی)

۴۰:۲۹
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-مردم باید به سمت امام بروند(حجةالاسلام عالی)

۴۲:۳۸

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-تولی و تبری-حب و بغض(حجةالاسلام عالی)

۵۸:۲۱
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

امامت-ضرورت شناخت باطن انسان(حجةالاسلام عالی)

۴۵:۴۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و حسابرسی(۲۲/۰۳/۹۰)

۵۲:۵۲

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و حسابرسی(۰۹/۱۱/۹۰)

۵۱:۲۹

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و حسابرسی(۳۰/۱۱/۹۰)

۵۱:۵۷

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و حسابرسی(۲۳/۱۱/۹۰)

۵۲:۰۴
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و حسابرسی(۱۶/۱۱/۹۰)

۵۵:۴۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و حسابرسی(۰۴/۱۰/۹۰)

۵۰:۰۲

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-یاد مرگ(۲۵/۱۰/۹۰)

۵۵:۲۰

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-نامه اعمال(۱۱/۱۰/۹۰)

۴۹:۴۰

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-یاد مرگ(۱۸/۱۰/۹۰)

۴۹:۲۸

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-شاهدین اعمال انسان(۱۸/۰۴/۱۳۹۱)

۵۲:۳۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-شاهدین اعمال انسان(۱۱/۰۴/۱۳۹۱)

۴۷:۰۲

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و سوالات(۰۴/۰۴/۱۳۹۱)

۴۶:۴۶

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و سوالات(۳۱/۰۲/۱۳۹۱)

۴۷:۳۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و سوالات(۱۷/۰۲/۱۳۹۱)

۴۷:۳۷

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و سوالات(۰۳/۰۲/۱۳۹۱)

۴۲:۳۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و سوالات(۲۷/۰۱/۱۳۹۱)

۵۴:۰۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سمت خدا-مواقف بعد از مرگ و سوالات(۲۰/۰۱/۱۳۹۱)

۵۱:۰۸
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی سخنرانی حجت الاسلام عالی در حسینیه امام خمینی / محرم ۱۴۳۳ ۳۱:۲۳
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

مهدویت-جلسه۱

۴۲:۰۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

مهدویت-جلسه۲

۴۸:۴۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق در پرتو تولی و تبری ۱

۱:۲۳:۳۷

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق در پرتو تولی و تبری ۲

۱:۲۷:۳۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق در پرتو تولی و تبری ۳

۱:۳۴:۰۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۱

۵۲:۳۴

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۲

۴۸:۵۴

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۳

۴۹:۱۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۴

۵۰:۲۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۵

۴۷:۳۰

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۶

۵۳:۵۹

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۷

۵۴:۳۶
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۸

۵۶:۴۰

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

اخلاق بندگی ۹

۵۷:۳۹

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

رابطه خداوند و ائمه اطهار با انسان

۳۶:۵۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

محبت به اهلبیت علیهم السلام

۴۲:۰۷

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

معرفت نسبت به اهلبیت علیهم السلام

۳۵:۴۵

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

عهد و پیمان با ولایت

۴۸:۵۵
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

مردم و تبعیت از امام

۵۷:۵۱

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

گناهان ریز و درشت و گناهان ریشه ای

۵۶:۴۳

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

نکاتی ضروری برای بندگی

۱:۱۷:۵۶

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

ویژگی تشرف کنندگان

۴۸:۵۰
musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

سختی همراهی با اولیاء خدا

۵۲:۰۹

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

القاب و اسماء حضرت بقیه ا..

۵۶:۲۶

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

علل طولانی شدن غیبت

۴۵:۰۷

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

وظایف شیعه در زمینه سازی ظهور امام زمان

۵۷:۵۸

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

استغاثه برای تحقق ظهور امام زمان

۵۳:۰۲

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

تبعیت از امام زمان

۴۷:۵۴

musicdl68 70 سخنرانی صوتی از حجةالاسلام مسعود عالی

یاری امام زمان

۵۵:۲۶

حديث سى و هشتم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و هشتم:

عمل به سنّت، مبناى مودّت

إِجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْواضِحَةِ، فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ، وَاللّهُ شاهِدٌ عَلَيَّ وَعَلَيْكُمْ . 1

هدف و قصد خويش را نسبت به محبّت و دوستى ما ـ اهل بيت عصمت و طهارت ـ بر مبناى عمل به سنّت و اجراى احكام الهى قرار دهيد; پس همانا كه موعظه ها و سفارش هاى لازم را نمودم، و خداوند متعال نسبت به همه ى ما و شما گواه است.

شرح :

بين ابن ابى غانم قزوينى با جماعتى از شيعيان در مورد جانشينى امام حسن عسكرى(عليه السلام)اختلاف شد، ابن ابى غانم معتقد بود كه ايشان رحلت نمود، در حالى كه جانشينى براى خود معرفى نكرد، ولى جماعت شيعيان با او به مخالفت پرداختند و معتقد بودند كه امام حسن عسكرى(عليه السلام) براى خود جانشينى را تعيين نموده است;

لذا نامه اى به امام زمان(عليه السلام)نوشتند و اين موضوع را براى حضرت بازگو كردند. حضرت(عليه السلام)در جواب نامه، به خطّ خود، مطالبى مرقوم داشتند كه از آن جمله، حديث فوق است.

حضرت در آن نامه ابتدا به تقوا و پرهيزكارى امر مى كند و سپس مى فرمايد:

تسليم ما باشيد و هر چه را نمى دانيد به ما باز گردانيد، بر ما است كه حقيقت را بيان كنيم ... به راست و چپ منحرف نشويد و محبّت و دوستى خود را نسبت به ما با اطاعت از دستورهاى ما، كه همان شريعت محمّدى است، ثابت عملى سازيد.

از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه ادعاى محبت كافى نيست و محبّ حقيقى كسى است كه به دستورهاى محبوب خود عمل مى كند.

 

امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:

مذاهب شما را دور نكند; به خدا سوگند، شيعيان ما كسانى هستند كه خدا را اطاعت مى كنند . 2

 

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

شيعيان ما اهل ورع و كوشش، اهل وفا و امانت دارى، اهل زهد و عبادت و اصحاب پنجاه و يك ركعت در شبانه روزند; شب ها بيدارند و روزها روزه دارند; زكات اموال خود را مى پردازند; حجّ خانه ى خدا را به جا مى آورند و از هر كار حرامى اجتناب مى كنند . 3

 

هم چنين امام صادق(عليه السلام) در جايى ديگر مى فرمايد:

كسى كه به زبان بگويد شيعه ام، ولى در عمل و آثار با ما مخالفت كند، از شيعيان ما نيست. شيعيان ما كسانى هستند كه با زبان و قلب با ما موافق اند و آثار ما را متابعت و به اعمال ما عمل مى كنند . 4

 

_____________

 

1.الغيبة، طوسى، ص286، ح245 ; احتجاج، ج2، ص279 ; بحارالأنوار، ج53، ص179، ح9 .

2.كافى، ج2، ص73، ح1 ; وسائل الشيعة، ج15، ص233، ح20360 .

3.بحار الأنوار، ج65، ص167، ح23 ; وسائل الشيعة، ج4، ص57، ح4498 .

4.بحار الأنوار، ج65، ص164، ح13 ; وسائل الشيعة، ج15، ص247، ح20409 .

 

حدیث سی و هفتم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و هفتم:

پيروزى حق بر باطل

أَبَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَلْحَقِّ إِلاّ إِتْماماً، وَلِلْباطِلِ إِلاّ زَهُوق . 1

اراده ى حتمى خداوند بر اين قرار گرفته است كه ـ دير يا زود ـ پايان حق، پيروزى، و پايان باطل، نابودى باشد.

شرح :

اين عبارت، قسمتى از جوابى است كه حضرت(عليه السلام) به نامه ى احمد بن اسحاق اشعرى قمّى داده اند.

حضرت، در اين نامه، بعد از ردّ ادعاى جعفر (عموى خود)، خودش را وصىّ و امام بعد از پدرش امام حسن عسكرى(عليه السلام) معرفى مى كند;

آن گاه به اين نكته اشاره مى كند كه سنّت الهى به اين تعلّق گرفته است كه حقّ و حقيقت را يارى كند و به جايگاه رفيع خود برساند، هر چند در طول تاريخ با آن مبارزه شود;

از طرف ديگر، سنّت الهى به اين تعلّق گرفته است كه باطل ـ هر چند مدّتى جولان دهد و حاكم باشد ـ نابود گردد و جز اسمى از آن باقى نماند. سرنوشت فرعون ها و ... اين نكته را به خوبى نشان داده است;

لذا بر ماست كه هميشه، دنباله رو حقّ و حقيقت باشيم و از تلخى ها و دشوارى ها در اين مسير نهراسيم، و هيچ گاه دل به ظاهر فريبنده ى باطل نبنديم; زيرا، نور حق بالاخره به ثمر مى نشيند و باطل را نابود مى كند.

 

__________

1.الغيبة، طوسى، ص287، ح246 ; احتجاج، ج2، ص279 ; بحارالأنوار، ج53، ص193، ح21 .

 

حديث سى و ششم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و ششم:

عاقبت به خيرى

أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاءِ، وَمِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الْهُدى، وَمِنْ مُوبِقاتِ الاَْعْمالِ وَمُرْدِياتِ الْفِتَنِ . 1

از نابينايى پس از بينايى، و از گمراهى پس از هدايت، و از رفتار هلاكت بار و فتنه هاى نابود كننده، به خدا پناه مى برم.

شرح :

اين عبارت، بخشى از توقيعى است كه امام زمان(عليه السلام) به نايب نخست و دوم خود، عثمان بن سعيد عمرى و فرزندش محمّد فرستاده است.

حضرت(عليه السلام) بعد از سفارش به امورى در امر غيبت و تثبيت قلوب شيعيان در اين امر مهم، از چند چيز به خدا پناه مى برد كه هر كدام از آن ها براى ما درسى عظيم است:

1.حضرت(عليه السلام) از ضلالت بعد از هدايت به خدا پناه مى برد; زيرا اگر كسى هدايت شود و حقّ و حقيقت را درك كند، ولى پس از مدّتى دست از آن بردارد، حجّت بر او تمام شده و قطعاً، خسارتى جبران ناپذير را متحمل مى شود. چنين كسى سعادت پايدار را پس از شناخت و معرفت، ترك كرده و عذاب جاويد را بر جان خود خريده است.

2.هم چنين، حضرت از اعمال سيئه اى كه انسان را به هلاكت و نيستى مى رساند، به خدا پناه مى برد; زيرا انسان هميشه در خطر از دست دادن ايمان خويش است. هوا و هوس ها و وسوسه هاى شيطان، انسان را تا دَم مرگ رها نمى كنند. از اين بخش، اهمّيت و دشوارى ايمان را مى توان فهميد.

3.آن حضرت، به خداوند متعال، از فتنه هاى خطرناك و مهلك كه انسان را از اوج عزّت به ذلّت مى كشانند، به خداوند پناه مى برد. طبق نصّ صريح قرآن، انسان در معرض امتحان هاى دايمى است. خداوند متعال مى فرمايد:

أَحَسِبَ النّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لايُفْتَنُونَ * وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...2

آيا مردم چنين پنداشتند كه به صِرف اين كه گفتند ما ايمان به خدا آورده ايم رهايشان كنند و بر اين ادعا هيچ امتحانشان نكنند؟ ما امّت هايى را پيش از اينان امتحان نموديم.

اين امتحان ها گوناگون اند و شدّت و ضعف دارند. گاهى مربوط به بدن و مال و گاهى مربوط به دين است و ... در همه ى اين ابتلائات، چه كوچك و چه بزرگ، بايد به خدا توكّل كرد و با سرافرازى بيرون آمدن را از او خواست.

 

___________

1.كمال الدين، ج2، ص511، ح42 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1110 ; بحارالأنوار، ج53، ص190و191، ح19 .

2.سوره ى عنكبوت، آيه ى 2و3 .

 

حدیث سی و پنجم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و پنجم:

كيفيت درخواست حاجت

مَنْ كانَتْ لَهُ إِلَى اللّهِ حاجَةٌ فَلْيَغْتَسِلْ لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ بَعْدَ نِصْفِ اللَّيْلِ وَيَأْتي مُصَلاّهُ . 1

هر كس حاجت و خواسته اى از پيشگاه خداوند متعال دارد، بعد از نيمه شب جمعه غسل كند و براى مناجات با خداوند در جايگاه نمازش قرار گيرد.

شرح :

ابوعبداللّه حسين بن محمد بزروفى مى گويد: از ناحيه ى مقدسه ى امام زمان(عليه السلام)توقيعى صادر شد كه در آن نوشته بود:

هر كس خواسته اى از خداوند دارد، بايد شب جمعه، بعد از نيمه شب غسل كند، آن گاه به جايگاه نمازش آيد و دو ركعت نماز بخواند، به «اياك نعبد و اياك نستعين» كه رسيد، صد بار آن را تكرار كند;

سپس حمد را تمام كرده، بعد از آن يك مرتبه سوره ى توحيد بخواند;

آن گاه ركوع و سجده به جاى آورد و در هر كدام هفت بار تسبيح بگويد. ركعت دوم را نيز همانند ركعت اول به جاى آورد. در پايان نماز دعايى را بخواند كه كفعمى در ابتداى باب 36 از المصباح آورده است.

بعد از دعا به سجده برود و نزد خداوند تضرّع كند، آن گاه حاجت خود را از خداوند بخواهد. هر كس از مرد و زن چنين كند، و دعا را از روى اخلاص بخواند، درهاى اجابت به روى او باز مى شود و حاجت او هر چه باشد برآورده مى گردد، مگر آن كه آن حاجت قطع رحمى باشد.

از اين حديث چند نكته استفاده مى شود:

1.نبايد بدون مقدمه به سراغ درخواست حاجت از خداوند متعال رفت; زيرا ممكن است موانعى در انسان وجود داشته باشد كه نگذارد دعاى انسان به هدف اجابت برسد، يكى از اين موانع، گناه است.

2.فقط استغفار براى استجابت دعا و مغفرت كافى نيست، بلكه اقرار به توحيد و مراتب آن و تسبيح و ذكر خدا نيز، از جمله عوامل مؤثر در اين زمينه است.

3.زمان و مكان نيز در تسريع استجابت دعا مؤثّر است; لذا حضرت(عليه السلام) دستور مى دهد كه شخص حاجتمند، در شب جمعه، كه بهترين شب ها در طول هفته است، آن هم در نيمه ى شب، كه بهترين اوقات در شبانه روز است، در جايگاه دائمى نماز، كه بهترين مكان مؤمن است، قرار گيرد و حاجات خود را بعد از نماز بخواهد.

_____________

1. مصباح، كفعمى، ص396 .

 

حدیث سی و چهارم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و چهارم:

هدف بعثت

إِنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثاً، وَلا أَهْمَلَهُمْ سُدىً، بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ، وَجَعَلَ لَهُمْ أَسْماعاً وَأَبْصاراً وَقُلُوباً وَأَلْباباً، ثُمَّ بَعَثَ إِلَيْهِمْ النَّبِيّينَ(عليهم السلام) مُبَشِّرينَ وَمُنْذِرينَ، يَأْمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ وَيَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِهِ، وَيُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهَلُوهُ مِنْ أَمْرِ خالِقِهِمْ وَدينِهِمْ، وَأَنْزَلَ عَلَيْهِمْ كِتاباً . 1

به راستى، خداى متعال مردم را بيهوده نيافريد، و بيكاره رها نساخت; بلكه آنان را به قدرت خود آفريد و به آنان گوش و ديده و دل و عقل داد; سپس پيامبران (عليهم السلام) را به سوى آنان بشارت دهنده و بيم دهنده فرستاد تا مردم را به اطاعت خدا امر كنند و از معصيت او باز دارند و آن چه را از امر خالق و دين خود جاهل اند، بدانها بياموزند، و براى آنان كتابى نازل كرد... .

شرح

اين مطالب بخشى از جوابى است كه امام زمان(عليه السلام) در جواب نامه ى احمد بن اسحاق مرقوم داشتند.

احمد بن اسحاق مى گويد:

بعضى از شيعيان نزد من آمده، خبر از ادّعاى جعفر بن على دادند. او در نامه اى خود را امامِ بعد از امام حسن عسكرى (عليه السلام) معرّفى و مردم را به سوى خود دعوت مى كند. وى ادّعا مى كند كه تمام علوم، از جمله علم حلال و حرام، نزد اوست.

احمد ابن اسحاق اين مطالب را در نامه اى مى نويسد و براى حضرت مى فرستد. حضرت(عليه السلام) در جواب، مطالبى را تذكّر دادند كه از آن جمله اشاره به هدف دار بودن خلقت انسان و بعثت انبياست، تا مردم بدانند، كه هر كس حقّ ادعاى امامت و رهبرى خلق براى رساندن آن ها به اهدافشان را ندارد; هم چنين مردم به اين نكته پى ببرند كه همواره در معرض امتحان الهى اند و از همه ى گفتار و كردار و پندارشان بازخواست مى شوند.

اين گونه نيست كه انسان به حال خود رها شده باشد تا مانند حيوانات ديگر زندگى كند و بعد از مدّتى خود را نابود شده بپندارد، بلكه براى انسان ها ابزار فهم (گوش، چشم، دل و عقل) قرار داده است، تا با مدد و يارى انبيا، حقايق عالم را درك كنند و بفهمند كه چگونه بايد زندگى كنند و در اين دنيا، براى رسيدن به سعادت، چه راهى را بايد بپيمايند.

منظور حضرت در اين قسمت از نامه اين است كه انسان به تنهايى نمى تواند راه خويش را بشناسد، لذا خداوند، انبيايى را فرستاد تا دست آدميان را بگيرند و آنان را به سعادت ابدى برسانند و از شقاوت جاويد برهانند. خداوند متعال نيز در قرآن كريم به اين هدف اشاره كرده است:

هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الاُْمِّيّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَيُزَكّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلال مُبين . 2

اوست خدايى كه ميان عرب امّى ـ كه خواندن و نوشتن هم نمى دانستند ـ پيامبرى بزرگوار از خودشان برانگيخت ، تا بر آنان آيات وحى خدا را تلاوت كند و آن ها را ـ از لوث جهل و اخلاق زشت ـ پاك سازد و به آنان كتاب آسمانى و حكمت الهى بياموزد، كه پيش از اين همه در گرداب جهالت و گمراهى بودند.

اوضاع امروز جهان اين نكته را به خوبى آشكار كرده است. چه افراد مظلومى كه به بهانه هاى واهى، خونشان ريخته مى شود و چه اموالى كه به هوسى غارت مى گردد و ... !

 _________

 1.الغيبة، طوسى، ص288، ح246; احتجاج، ج2، ص280; بحارالأنوار، ج53، ص194، ح21.

2.سوره ى جمعه، آيه ى 2 .

 

وفور نیت ...

 

بانام خداوند عالی اعلی

سلام ...

دیروز یکی از فایلای سخنرانی استاد عالی رو گوش میدادم پیرامون اخلاق بندگی ... 

 مثل همیشه به نکاتی اشاره کردن که برای من مث دُر ناب بود ... بدون اغراق

 

حجة الاسلام والمسلمین مسعود عالی

 

من قسمتی از فایل صوتیشونو به صورت متن آماده کردم و توو این قسمت از پست وبلاگم قرار دادم ...

فایل صوتیشم هست هم به صورت کامل و هم فایلی که مطابق با متن هست و به صورت کاملش

نیست ...

میدونم متنی که زدم طولانیه ولی وقت بذارید و با حوصله بخونیدش ...

ممنون

.

.

نیت دوتا رشد باید داشته باشه :

الف) رشد کیفی : صعود       

ب): رشد کمّی : وفور

وفور نیت :

امام سجاد (علیه السلام) : اَللّهُمَّ وَفِّر بِلُطفِكَ نيَّتى : خدایا نیت مرا کثیر (وافر) کن .

رشد کمّی یا همون وفور نیت یعنی چی ؟

وفور نیت دوتا معنا دارد :

1- معنای اول وفور نیت :

در یک معنای ساده اینکه : فقط در موارد خاص مثل نماز ، روزه و در این عبادتهای خاص  ... نیت نداشته باشیم ، بلکه در تمامی کارها مون نیت داشته باشیم . در خواب ،خوراک ، معامله . معاشرت و... این از معنای ساده ی وفور نیت  ........ و درستشم همینه اونی که بنده ست باید در همه ی کاراش نیت داشته باشه ..

این همونیست که گفت : خوشا آنان که دائم در نمازند .....

اونی که گفت خوشا آنانکه در نمازند به اون معنا نیست که سجاده شون پهن باشه و همش دولا راست بشن ... خیر

بلکه تمامی کارشون عبادته ...

مرحوم کاشف الغطاء این فقیه اهلبیت از ایشون در زندگینامه شون نقل شده که قسم خورده بود که چهل ساله که من کار مباح انجام ندادم ...

یعنی تمامی کارها یا مستحب بوده یا واجب ..

این به اون معنا نیست که ایشون نه میخوابیده و نه غذا میخورده نه ، بلکه تمامی کارشون با نیت انجام داده بود و همش شده بود عبادت

2-معنای دوم وفور نیت :

ما در عالم خارج بخوایم کاری رو انجام بدیم ، محدود هستیم به زمان و مکان ...

مثال : در جایی که جسمت قرار داره نمیتونه جای دیگه باشه ... در مجلسی نشستی نمیتونی در همان زمان در جای دیگری باشی  ...

محدودی به این زمان ... در این زمان و این ساعت هستی  ، یه ساعت قبل ، ده ساعت قبل ، ده روز قبل ، ده قرن قبلت رفت و دیگه ازش جدا شدی ..

آینده هم که هنوز نیومده ،

بنابراین محدودی به این زمان ..

مثلا :

شما اگر الان بخوای با امام حسین (علیه السلام) باشی نمیتونی (در خارج) که توو کربلا باشی و کمک بدی به امام حسین (علیه السلام) ..

نمیتونی ، چون از نظر زمانی ، زمان، بین شما و امام حسین (علیه السلام) فاصله انداخته ... محدودی به این زمان..

از جهت مکانی هم به فرض اگر روز عاشورا توو کربلا می بودی ، اگه جناح چپ می بودی دیگه نمیتونستی جناح راست باشی

اگه جلوی امام حسین (علیه السلام) وایستاده بودی برای گرفتن تیر ،دیگه نمیتونستی بری برای امام حسین (علیه السلام) آب بیاری ..

یه مکان که بودی دیگه محدودی به همین مکان ..

درسته ؟؟

ما این محدودیت رو در خارج داریم از جهت زمانی و مکانی ..

اما ؛

اما توو نیت و توو باطن هیچ محدودیتی نیست

نه محدودیت زمانی و نه محدودیت مکانی

یعنی الان شما توو نیت خودت میتونی نیت کنی که :یا امیر المومنین  ، یا رسول الله ، ای کاش من با شما توو احد بودم ، توو احزاب بودم ، توو بدر بودم ..

یا امیر المومنین ای کاش من با شما توو صفین بودم ، توو جمل بودم..

یااباعبدالله توو کربلا بودم  ، توو کربلا که بودم هم جناح راست بودم هم جناح چپ بودم هم جلوی شما تیر رو میگرفتم هم میرفتم آب برای بچه هاتون میاوردم..

با نیت آدم میتونه اینکارها رو بکنه ، و توو تمامی ثوابها شما میتونید شریک بشید ...

.

.

سوال : حاج آقا اینا که خیال پردازیه ... اینا که تخیلاته ... اینا که مجاز گوئیه !!!!

.

.

جواب : مبادا کسی این گمان رو بکنه !!!

اگه کسی این گمان رو بکنه با ادله ای که از اهلبیت علیهم السلام  رسیده منافات داره..

مبادا کسی این گمان رو بکنه ..

توو تمام عباداتها آدم میتونه با قدم نیت شریک بشه ..

.

.

دلیل :

در روایات مگر نخوندیم که هر موقع به یاد کربلا افتادید توو دلتون آرزو بکنید یالیتنی کنت معک امام حسین ای کاش من با تو بودم

من از شما سوال میکنم : خب این عبارت یعنی چی ؟

یعنی خیال پردازی رو بهمون یاد دادن ؟

یا اینکه نه یادمون دادن این آرزو رو بکنید تا ثواب ببرید ... تا رشد بکنید

این نیتتون میتونه توو طول تاریخ وفور پیدا بکنه ، بره

عبادت انجام بدید ... میتونید

خیال پردازی چیه ؟ !!!

این ماجرا توو نهج البلاغه اومده  که امیر المومنین (علیه السلم ) از جنگ جمل برمی گشتن یکی از اصحاب حضرت به ایشون گفت : ای آقا کاش برادرم هم با شما بود ... توو این جنگ به فوز سربازی شما می رسید ، ثواب گیرش میومد..

امیر المومنین علیه السلام فرمودند : اهوی اخیک معنا ؟! دل برادرت با ما بود ؟ توو نیتش این بود که با ما باشه ؟ کمک ما باشه ؟

اون طرف گفت : آقا بله

امیر المومنین علیه السلام فرمودند که : او هم با ماست و لقد شهدنا فی عسكر نا هذا اقوام فی اصلاب الرجال، و ارحام النساء

اونایی که قرن ها بعد میان و دلشون با منه علی هست اونا هم با من هستن و توو این ثواب شریکن و جزو اصحاب من هستن

 

همتون شنیدید جابربن عبدالله انصاری به همراه عطیه ی کوفی اولین اربعین امام حسین رفتند سر قبر مطهر اباعبدالله (علیه السلام) ..

جابر از جمله محبین اهلبیت بود که هفت نفر از چهارده معصوم رو درک کرده بود و تا زمان امام محمد باقر (علیه السلام) زنده بود .. خودشو انداخت رو قبر امام حسین و شروع کرد گریه کردن و اشک ریختن ...

و عطیه هم که از مفسرین قرآن بود کنار او ایستاده بود و این صحنه رو میدید ..  وقتی جابر گریه هایش تمام شد گفت : ما هم در ثواب اصحاب امام حسین (علیه السلام) و شهدای کربلا شریکیم ..

عطیه گفت : ما چه جوری شریکیم ؟ ماها که نجنگیدیم  !! ماها که توو کربلا نبودیم، نه سری جدا شد نه دستی هوا رفت ، ما چه جور شریکیم ؟!!

اینجا بود که جابر شروع کرد حدیث پیغمبر رو خوندن ، گفت از حبیبم رسولخدا (صلی الله علیه واله واسلم) شنیدم که فرمود :

سمعت حبيبي رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) يقول :

من أحب عمل قوم حشر معهم ومن أحب عمل قوم اشرک فی عملهم

اگه کسی دلش با یک گروهی با یک جبهه ای باشه اینم شریکه با اونهاست ...

منم دلم با جبهه ی امام حسین علیه السلام هست ، پس منم شریکم ..

اینا روایات ماست .....

اینا خاک خشک به دیوار پاشیدن و مجاز گویی نیست .... حقیقته

اسم این عبادت میدونید چیه ؟؟ کمتر شنیدید

اسم این عبادت ، عبادت تاریخیه

ما یه عبادت فردی داریم ( یه گوشه شما وایستا نماز فرادی بخون بهت یک ثوابی میدن ، این عبادت فردیه )

یه عبادت جمعی داریم مثل اینکه نماز جماعت بخونی که ثوابش خیلی دیگه میره بالا

یه عبادت تاریخی داریم ... عبادت تاریخی دیگه چیه ؟

عبادت تاریخی یعنی اینکه شما کاری بکنی که توو تمام عبادتهای طول تاریخ اولیاء خدا شریک بشی ..

سوال :حاج آقا مگه میشه ؟؟

جواب : بله

حقیقتا اگه کسی از صمیم قلب آرزو بکنه و توو نیتش این باشه که یا رسول الله اگه من با شما بودم کمک میدادم ... و یا دیگر معصومین هم همینجور...

با همه ی اینا شریکی و با همشون هستی ..

اینا دلایلش بود که خدمتتون عرض شد و به وفور این دلایل هست ..

مرحوم علامه مجلسی توو جلد 53 بحارالانوار یه قضیه ای نقل کرده خیلی قضیه ی شیرینی است که آیت الله وحید خراسانی در یکی از مباحثی که داشتن به این موضوع اشاره کردن :

شخصی است به نام محیی الدین اربلی ، میگه من با پدرم در یک قهوه خانه ای نشسته بودیم ... چایی میخواستیم بخوریم :

دیدیم یک نفر اونطرفتر روی تخت نشسته بود که دستاری رو سرش بسته بود. نشسته بود و چرت میزد. توو حین چرت زدن اون دستار(عمامه) از سرش افتاد .. و من و پدرم دیدیم که جای یک زخم عمیقی روی سرش ( بالای پیشانیش ) هست .

پدرم پرسید: که این زخم برای چیه ؟

او گفت : زخمی است که از جنگ صفین در رکاب امیر المومنین علیه السلام بر من وارد شده ، کمک علی بودم و برمن وارد شده ...

من و پدرم هر دو خندیدیم ...

گفتیم :تو کجا و علی کجا ؟؟ قرن ها از صفین میگذره !! تو کجا و علی کجا ؟

او برگشت گفت : من قضیه ای دارم و اون اینکه پیاده داشتم به سمت مصر میرفتم ، در بین راه از یکی از قبیله های اطراف یه شخصی با من همسفر شد. وقتی که با همدیگه راه میرفتیم از هر دری شروع کردیم حرف زدن ، با همدیگه صحبت میکردیم ..

آروم آروم صحبت کردنمون کشید به صدر اسلام و جنگهای امیر المومنین (علیه السلام) با معاویه لعنة الله علیه ... اون طرف به من گفت: اگر من در جنگ صفین می بودم شمشیرم رو از خون علی و یاران علی سیراب میکردم ..

فهمیدم عجبا ... این شخص از اشخاص ناصبیه که با اهلبیت دشمنه و این شخص همسفر من شده یه همچین جسارتی داره به امیر المومنین میکنه ...

میگه من دیگه تاب نیاوردیم بهش گفتم اگر من هم بودم در صفین شمشیرم رو از خون معاویه و یارانش سیراب میکردم  ..

او هم فهمید که منم شیعه ی سفت و محکمی هستم شروع کرد با من زد و خورد کردن ..

با همدیگه گلاویز شدیم ، زد و خورد شدید ، کسی هم نبود مارو از هم جدا بکنه ..

شمشیر یا خنجری داشتیم .. ضرباتی بر هم دیگه وارد کردیم من هم ضربه ای زدم به او ... او هم ضرباتی بر من وارد کرد .. به خصوص یه ضربه رو سر من زد که من دیگه چیزی متوجه نشدم ، بیهوش شدم ..

چه مدت گذشت ، نمیدونم  ؟!

فقط چشمم رو باز کردم دیدم سرم توو دامن شخصی است ، مهربان ، بالا سر من نشسته که قربان اون و همه ی عالم فدای او ..

میگه دیدم نشسته بالا سر من و اولین جمله ای که بعد از چشم باز کردن من به من فرمود این بود :

نصرتنا ، نصرتک  و لينصرنّ اللَّه من ينصره

تو مارا یادری دادی ما هم ترا یاری دادیم  نصرتنا ، نصرتک 

خدا ناصر اون کسی است که کمک او رو بده و لينصرنّ اللَّه من ينصره

فرمود: او دشمنت .

میگه نگاه کردم دیدم اون شخص ناصبی اون طرف افتاده (کشته شده ..)

فرمود : او دشمنت

بعد شروع کرد با دست مبارکش به زخمهایی که بر من وارد شده بود دست کشیدن هر زخمی که دست او از رووش رد میشدالتیام پیدا میکرد ..

فقط زخم سرم موند ، کاری ترین زخمی که بر من وارد شده بود..

دست کشید روی سرم زخم جوش خورد ..

حضرت فرمود : جای این زخم روی سرت هست ، بعدها اگر کسی ازت پرسید که این زخم جای چیه ؟ بگو زخمی است که از جنگ صفین در رکاب مولام امیر المومنین (علیه السلام) بر من وارد شده چون تو علاقه داشتی با علی باشی ترو هم راهت دادن چون تو میخواستی با جدم امیر المومنین (علیه السلام) باشی ترو هم راهت دادن ..

لذا اینکه من گفتم این زخم از اون جنگ هست بیراه نگفتم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به من این اجازه رو داد که بگم ..

بعضیا گدایی مثل اینکه بلد نیستن ..

گدایی یعنی این ..

آدم توو این عمر کوتاهش با این عبادات کج و کوله خیلی نمیتونه بالا بره ... البته ناامید نیستیم اما وقتی این چیزا رو یاد میگیره میبینه خیلی کارا میتونه بکنه و اهلبیت اینارو به ما یاد دادن و شماها همتون اهلشید..

توو دلتون آرزوی بودن با امام حسین (علیه السلام) آرزوی بودن با اهلبیت (علیهم السلام) هست ...

 

فایل صوتی متن

فایل سخنرانی به صورت کامل

استاد مسعود عالی

 

حدیث سی و سوم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و سوم:

محبت امام زمان(عليه السلام)

فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِء مِنْكُمْ بِما يَقْرُبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَيَتَجَنَّبُ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهَتِنا وَسَخَطِن . 1

پس هر يك از شما بايد كارى كند كه وى را به محبت و دوستى ما نزديك سازد، و از آن چه خوشايند ما نيست و باعث كراهت و خشم ماست دورى گزيند.

شرح :

اين عبارت بخشى از نامه اى است كه امام زمان(عليه السلام) براى شيخ مفيد(رحمه الله)فرستاده است. حضرت بعد از تأييد ايشان و ذكر سفارش ها و دستورهاى گوناگون به شيعيان، مى فرمايد:

هر فرد از شيعيان بايد كارى را انجام دهد كه به محبت ما اهل بيت نزديك شود، و از كارهايى كه موجب كراهت و ناخرسندى ما مى شود، اجتناب و دورى كند.

روشن است محبّت و كراهت اهل بيت(عليهم السلام) جنبه ى فردى و شخصى ندارد، بلكه به ملاك خدايى است;

زيرا هر گاه اهل بيت (عليهم السلام) مشاهده كنند كه شيعيان و منتسبان به آنان، كارهايى را انجام مى دهند كه مورد رضايت الهى است ، و نيز از كارهايى كه مورد سخط و غضب خداوند است اجتناب مى كنند، خوش حال مى شوند و به آنان مى بالند.

در همين نامه ى حضرت، مى بينيم كه چه تعبيرهاى گران قدرى در شأن شيخ مفيد(رحمه الله)آمده است:

به نام خداوند بخشنده و مهربان. امّا بعد (از حمد و ثنا); سلام بر تو اى دوست و دين دار مخلص كه به مقام ما و ... يقين استوار دارى! ما يقيناً خداى را كه جز او معبودى نيست، به خاطر وجود تو، شكرگزاريم. از او درخواست درود بر آقا و مولايمان محمد و آل طاهرش را داريم.

تو را آگاه مى كنم ـ خداوند توفيقات را براى نصرت و يارى حقّ ادامه دهد، و جزايت را به جهت گفتارِ راست تو از جانب ما، عظيم گرداند ـ كه به ما اذن داده شده كه تو را مشرّف به نامه نگارى كنيم . 2

بر ماست كه اگر به دنبال جلب محبّت آقا امام زمان(عليه السلام) و دورى از سخط و غضب آن حضرت هستيم، كارى نكنيم كه از ايشان دور شده، از عناياتش محروم گرديم; و از طرف ديگر، سعى ما بر اين باشد كه اعمال و رفتارى را انجام دهيم كه هر چه بيش تر ما را به ايشان نزديك مى گرداند.

___________

1.احتجاج، ج2، ص323و324 ; بحارالأنوار، ج53، ص176، ح7 .

2.احتجاج، ج2، ص322 ; بحارالأنوار، ج53، ص175، ح7 .

 

حديث سى و دوم ...

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و دوم:

توحيد و نفى غلو

إِنَّ اللّهَ تَعالى هُوَ الَّذي خَلَقَ الاَْجْسامَ وَقَسَّمَ الاَْرْزاقَ، لاَِنَّهُ لَيْسَ بِجِسْم وَلا حالٌّ في جِسْم، لَيْسَ كَمِثْلِهِ شيءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ، وَأَمَّا الاَْئِمَّةُ(عليهم السلام) فَإِنَّهُمْ يَسْأَلوُنَ اللّهَ تَعالى فَيَخْلُقُ، وَيَسْأَلوُنَهُ فَيَرْزِقُ ، إِيجاباً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَإِعْظاماً لِحَقِّهِمْ. 1

تنها خداوند متعال است كه اجسام را خلق و روزى ها را تقسيم كرده است; زيرا او جسم يا حلول كننده در جسم نيست. چيزى همانند او نيست. او شنوا و داناست;

امّا ائمّه(عليهم السلام) چيزى را از خدا مى خواهند و خدا نيز براى آنان خلق مى كند.

از خدا مى خواهند، خدا هم روزى مى دهد. خدا چنين مى كند، چون بر خود حتم كرده كه خواسته ى آنان را اجابت و منزلت و شأن آن ها را عظيم گرداند.

شرح :

شيخ طوسى(رحمه الله) دركتاب الغيبة نقل مى كند،جماعتى از شيعيان، در مقام اهل بيت(عليهم السلام) اختلاف كردند.عدّه اى قائل بودند كه خداوند ـ عزّوجل ـ قدرت خلق و رزق را به امامان معصوم واگذار كرده است.

در مقابل، عدّه اى براين عقيده بودند كه اين امر،محال است وبر خداوند متعال جايز نيست كه امر خلق و رزق رابه ائمه واگذار كند;زيرا، تنها خداوند متعال قادر برخلق اجسام است.

شيعيان، در اين امر، به نزاع شديد برخاستند. شخصى كه در آن مجلس حاضر بود، گفت:

«چرا نزد ابى جعفر محمّد بن عثمان عمرى (سفير دوم حضرت) نمى رويد و در اين باره از او سؤال نمى كنيد تا حقّ بر شما روشن گردد؟ او تنها راه و واسطه به سوى حضرت صاحب الأمر(عليه السلام)است.» شيعيان، بر اين امر راضى شدند و نامه نوشتند و در آن، مسئله ى مورد نزاع را پرسيدند. حضرت در جواب نامه مرقوم فرمودند:

خالق نبايد جسم، و رازق نبايد روزى خورنده باشد;

در نتيجه، ما چون جسم داريم و روزى مى خوريم، نه خالق هستيم و نه رازق; ولى خداوند، حق ما را بزرگ قرار داده و درخواست ما را اجابت مى كند;

لذا دعايى كه مى كنيم، برآورده مى شود، نه اين كه ما، خود، جداى از خواست الهى، توان اين را داشته باشيم.

__________

 

1.الغيبة، طوسى، ص 294، ح248; احتجاج، ج2، ص285; بحارالأنوار، ج 25، ص 329، ح۴ .

 

حديث سى و يكم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حديث سى و يكم:

(نهى از تكلّف و به زحمت انداختن)

لا تَتَكَلَّفُوا عِلْمَ ما قَدْ كُفيتُمْ . 1

خود را براى دانستن آن چه از شما نخواسته اند به مشقت نيندازيد.

شرح :

اين عبارت از جمله مطالبى است كه امام زمان(عليه السلام) در جواب سؤال هاى اسحاق بن يعقوب تذكّر داده اند.

از اين حديث شريف چند نكته استفاده مى شود كه به برخى از آن ها اشاره مى كنيم:

1.همه ى افراد، از نظر عقلى و توان درك و فهم، يك سان نيستند. برخى، مطالب فلسفى و عقلى و استدلالى را به راحتى درك مى كنند و برخى چنين نيستند; بنابراين، هر كس بايد اندازه ى فهم خود را بداند و بيش از آن، خود را به زحمت نيندازد;

زيرا، به طور نمونه، كسى كه توان فهم مطالب عرفانى را ندارد، اگر وارد اين مباحث شود، يقيناً، با مشكل روبه رو خواهد شد و چه بسا به گمراهى افتد.

2.شارع مقدّس اسلام، برخى مطالب را نخواسته آشكار كند. حضرت در اين روايت مى فرمايد:

به همان اندازه كه براى شما روشن شده است، قناعت كنيد و خود را براى فهميدن آن چه از شما مخفى شده است، به زحمت نيندازيد.

مثلاً برخى به دنبال اين اند كه بدانند حضرت، الآن، در كجا زندگى مى كنند و ...; علم اين مطالب بر ما پوشيده است.

آن چه براى ما روشن است، اين است كه حضرت، زنده است. وظيفه ى ما، آماده كردن اوضاع براى ظهور ايشان است. ما نبايد خود را براى اطلاع از نحوه ى زندگى حضرت و ... به زحمت بيندازيم; زيرا، اين امور، نفعى براى ما ندارد; لذا علمش نيز در اختيار ما نيست.

3.هم چنين، به طور مثال، اگر كسى لباسش پاك بوده باشد و شك كند كه نجس شده است يا نه، بايد حكم را بر پاكى لباس بگذارد;

ولى بعضى به اين مقدار اكتفا نمى كنند و خودشان را به زحمت مى اندازند و براى يافتن نجاست احتمالى، همه ى لباس را نگاه مى كنند تا علم حاصل كنند! از ما چنين علمى را نخواسته اند.

____________

 

1.كمال الدين، ج2، ص485، ح10 ; احتجاج، ج2، ص284 ; بحارالأنوار، ج53، ص181، ح10 .

 

حدیث سی ام ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حدیث سى ام:

آزار دهندگان امام زمان(علیه السلام)

قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَةِ وَحُمَقاؤُهُمْ، وَمَنْ دینُهُ جِناحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْهُ . 1

نادانان و کم خردان شیعه و کسانى که پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محکم تر است، ما را آزار مى دهند.

شرح :

این عبارت، بخشى از توقیعى است که حضرت(علیه السلام) در جواب نامه ى محمّد بن علىّ بن هلال کرخى فرستاده است. این توقیع، در ردّ طایفه اى از غالیان است که به شرکت ائمه(علیهم السلام) با خداوند در علم و قدرت او معتقدند!


یکى از وظایف شیعه این است که امامان را همان طور که هستند، بشناسد، نه آنان را در سطح افراد عادى پایین آورد و نه در قدرت و ... شریک خداوند یکتا قرار دهد.

در روایات فراوانى، مقام امامان و وظیفه شان به خوبى بیان شده و لازم است با مراجعه به آن ها، تفکّر خویش را درباره ى امامان اصلاح کنیم.


اعمال و رفتار و اعتقاد غالیان، سبب شد که مخالفان، شیعه را تکفیر کنند و گروهى از آنان نیز به نجاست و واجب القتل بودن شیعه فتوا دهند.


امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نهج البلاغه در کلامى مى فرماید:دو کس در مورد من هلاک مى گردد: یکى آن کس که در دوستى با من به راه افراط مى رود، دیگرى آن که در دشمنى با من، سخت به تفریط مى افتد . 2

_________

 

1.احتجاج، ج2، ص289 ; بحارالأنوار، ج25، ص267، ح9 .

2.نهج البلاغه، حکمت 469 ; بحارالأنوار، ج39، ص295، ح96 .

جلسه بیست و نهم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حدیث بیست و نهم:

حکم منکرین امام زمان(علیه السلام)

لَیْسَ بَیْنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَبَیْنَ أَحَد قِرابَةٌ، وَمَنْ أَنْکَرَنی فَلَیْسَ مِنّی، وَسَبیلُهُ سَبیلُ ابْنِ نُوح  . 1

بین خداوند عزّوجلّ و هیچ کس قرابت و خویشاوندى نیست، هر که مرا انکار کند از من نیست، و راهِ او راه فرزند نوح است.

شرح :

این عبارت، بخشى از جواب هاى امام زمان(علیه السلام) به پرسش هاى اسحاق ابن یعقوب است. از جمله ى آن سؤال ها، سؤال از حکم کسانى است که از اهل بیت و نسل پیامبرند و از فرزندان عموى آن حضرت شمرده مى شوند، ولى منکر امام زمان اند. او مى پرسد:

 «آیا با وجود این که منکران حضرت، از ذرارى پیامبرند، گمراه اند یا نه؟» حضرت(علیه السلام)در جواب این سؤال به نکته اى اشاره مى کند و مى فرماید:

میان خدا و هیچ کس، قرابت و خویشاوندى وجود ندارد که به جهت آن درباره اش ملاحظه ى خاصى صورت گیرد; لذا اگر فردى نافرمانى خدا را کند ـ هر کس که باشد ـ سرنوشتش دوزخ است.

یکى از موارد نافرمانى خدا، انکار امامت امام زمان یا انکار وجود اوست. آن که این نظر را داشته باشد، راهى را که مى پیماید، راه فرزند نوح است. او به هر جا پناه برد، نجات نیابد; همان گونه که کوه بلند، فرزند حضرت نوح را نجات نداد.

این حدیث را روایتى که شیعه و سنّى در کتب روایى خود آورده اند، تأیید مى کند; و آن این که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:

مَثل اهل بیت من، مَثل کشتى نوح است، هر کس سوار بر آن شود، نجات مى یابد و کسى که از آن تخلّف کند، غرق مى شود.2

 

__________

1.کمال الدین، ص484، ح3 ; الغیبة، طوسى، ص290، ح247 ; احتجاج، ج2، ص283 ; کشف الغمة، ج3، ص339 ; إعلام الورى، ج2، ص270 ; الخرائج و الجرائح، ج3، ص1113 ; بحارالأنوار، ج53، ص180، ح10 .

2.بصائر الدرجات، ص317، ح4 ; مستدرک حاکم، ج3، ص151 .

 

حدیث بیست و هشتم ...

 

به نام عالی اعلی

شرح چهل حديث از

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

على اصغر رضوانى

حدیث بیست و هشتم:

نهى از شک

لا تَشُکَنَّ، فَوَدَّ الشَّیْطانُ أَنَّکَ شَکَکْتَ . 1

هرگز شک به خود راه مده; زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنى.

شرح :

شیخ کلینى(رحمه الله)، به سند خود از حسن بن نضر، نقل مى کند: هنگامى که وارد منزل امام عسکرى(علیه السلام)شدم، شخص سیاهى را دیدم که ایستاده است.

او به من گفت: «تو حسن بن نضر هستى؟» گفتم: «آرى.» گفت: «داخل شو.» پس داخل خانه شدم و سپس اتاقى را دیدم که بر درِ آن پرده اى آویزان شده بود.

از داخل اتاق ندایى شنیدم که فرمود:اى حسن بن نضر! خدا را بر آن چه بر تو منّت گذاشته شکرگزار باش و حمد کن، و هرگز شکّى به خود راه مده; زیرا شیطان دوست دارد که تو شک کنى ....


از آن جا که حسن بن نضر و جماعتى دیگر از شیعیان، در امر وکلا و دیگر امور شک کرده بودند، و در امر امامت و رهبرى جامعه ـ که از مسائل اعتقادى است ـ شک، موجب فساد دین خواهد شد، امام(علیه السلام) او را از شک و تردید برحذر مى دارد.

از این حدیث شریف چند نکته استفاده مى شود:1.از آن جا که امام(علیه السلام) خبر از باطن حسن بن نضر مى دهد، مى فهمیم که آن حضرت علم غیب مى داند.2.امام(علیه السلام) اگر چه در غیبت به سر مى برد، به فکر شیعیان خود است و آنان را از حیرت و ضلالت و گرفتارى ها نجات مى دهد.


3.شک در امور اعتقادى، زیان فراوان دارد; زیرا منشأ همه ى بى بندوبارى ها، نداشتن یقین و باور دینى است. ما باید ایمان خود و دیگران را تقویت کنیم و در صورت القاى شبهات، پاسخ گوى آن ها باشیم.


4.یکى از راه هاى نفوذ شیطان، ایجاد شک و تردید در باورهاى عقیدتى مردم است، و طبق این حدیث، شیطان این حالت انسان را بسیار دوست دارد.


5.انسان باید شک و تردید را از خود و افراد جامعه دور سازد. همان گونه که امام زمان(علیه السلام) درصدد برآمدند تا شک را از حسن بن نضر و جماعت شیعه برطرف کنند. قرآن کریم، در پانزده مورد، شک را مذمّت، و شک کننده را به تفکّر دعوت کرده است. نتیجه ى تفکّر، زوال شک ورسیدن به یقین است.

 

__________

1. کافى، ج1، ص518، ح4 ; بحارالأنوار، ج51، ص309، ح25 .